باران

باران باش .هیچکس به باران عادت نمی کند .هروقت بیاید خیس می شوی

باران

باران باش .هیچکس به باران عادت نمی کند .هروقت بیاید خیس می شوی

برای او

باران باش

و رنج جدایی ازآسمان را در سبز کردن زندگی جبران کن .

نظرات 3 + ارسال نظر
سحر دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:35 http://pinupgirl.blogsky.com

سلام خوبین؟
از وبلاگتون خوشم اومده. اگه دوست داشتی می تونیم تبادل لینک کنیم

سلام برشما
ممنون
حتما تبادل کنیم
موافقم
موید باشی

سحر دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 13:48 http://pinupgirl.blogsky.com

سلام ممنون
مترجمی انگلیسی خوندم. از لینکت ممنون.
فقط کاش عنوانشو عوض کنی. همون some one like me
فکر کنم بهتر باشه. بازم ممنون

adonis سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:55


چه میدانم سّر باران چیست

چه میدانم خدا را چگونه در میان این شکوه می توان دید!

سبز با زردی دلربا چه رنگی را می تواند رقم زد؟

آسمان چرا آبی نیست به وقت باریدن باران؟

شاید همانند شوق دیدار دوست٬ همان لحظه ای که باید دید و شاد بود

دلت از گریه سرشار و نگاهت بغضی جانکاه را به همراه دارد.

بغضی که شاید دل از آن سیر نشود

کاش همانند ابر٬ هر گاه دلت تنگ می شد

آنقدر خودت را از عرش به پایین می کشیدی

که تنگاتنگ کوه را در آغوش میگرفتی.

کاش همانند ابر از این غرور بی غرور سرشار بودی.

حقا چه سخت است زندگی و اما ابر بودن و آسمان بودن آسان


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد