ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
دریای من:
آرامش دریای من، چندی است بر هم خورده است
امواج گیسوی کسی ، آسایشم را برده است!
اوضاع بر وفق مرادم بود تا یکسال پیش
زان پس خیالی چون خوره ، روح و تنم را خورده است
آتشفشان عشق ، از کوه دلم فواره زد
حالا به جا از من، تنی دمسرد و دل آزرده است
یک اتفاق ساده بود، چیزی شبیه زلزله
آوار شد لیلائی و . . .دیدم که قیسی مرده است
چون باد، جارو کرد و برد آسودگیهای مرا
آشفتگی است ، این ارمغانی را که عشق آورده است
حالا پس از عمری شکستن در خود و پرپر شدن
با آنکه چون گل، خاطرم تب کرده و پژمرده است
اما خیالی نیست، چون آمد نیامد دارد عشق
این بار هم سهم من از آن زخمهای گرده است
ای باد! در گوشش بگو: بعد از تو ای عذراترین!
این وامق وامانده، دیگر دل به کس نسپرده است
علی محمد – مهر ۷۷ ایوان
گوشها منتظر بانگ جرسهای مناند
کوچهها منتظر بانگ قدمهای تو اند
سلام رئوفی !
کره کی آرامش دریات داگله یک تا بومه قاتله !؟
خوبی عزیز !
بابا این شعره که تو زدی تو وبلاگت !
هر چیت خوب باشه در بعضی جاها سلیقه ت اصلا خوب نیست !!!
اون از رفیقات و شعرهای انتخابیت و...
البته درموارد دیگر خوش سلیقه ای !
درود و بدرود !
هرگز ملول مباش که مضمون نمانده است
یک عمی می شود از زلف یار گفت
یک عمر می شود از زلف یار گفت
زیباست ممنون
قاصک شعر مرا از بر کن ،
برو آن گوشه باغ ،
سمت آن نرگس مست ،
و بخوان در گوشش و بگو باور کن
یک نفر یاد تو را لحضه ای از یاد نخواهد برد
سلام
از نوشته هاتون خیلی خوشم اومد
به دل می شینن اگه میشه چندتا از نوشته هاتونو واسم ایمیل کنید
سلام
برداشت آزاد