ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
شب ست و نقش جهان از خیالت آکنده ست
و عطر یاد تو در آسمان پراکنده ست
تنم به رعشه شبیه منار جنبان ست
درون سینه دلم مثل مرغ سرکنده ست
چرا به من کمی از صبر تو نمی بخشد
کسی که شوق تو را در دل من افکنده ست
تمام نصف جهان را پیاده پیمودم
که گفته است بیابد کسی که جوینده ست؟
غریب شهر توام بی وفا نمی پرسی
که آن مسافر سرگشته مُرد یا زنده ست!؟
مرا به آن طرف خود ببر پل خواجو
که این طرف همه از بی وفایی آکنده ست
زلال عشق تو زاینده رود نیست که باز
دو باره خشک شود عشق، رودِ زاینده ست
*
سفر تمام شد و ماجرا تمام نشد
که عشق در دل عاشق همیشه پاینده ست.
دکتر بهروز یاسمی - اصفهان ١٥ آبان ١٣٩٣