زیر باران بیا قدم بزنیم
حرف نشنیده ای به هم بزنیم
نو بگوییم و نو
بیندیشیم
عادت کهنه را به هم بزنیم
و زباران کمی بیاموزیم
که
بباریم و حرف کم بزنیم
کم بباریم اگر، ولی همه جا
عالمی را به چهره
نم بزنیم
چتر را تا کنیم و خیس شویم
لحظه ای پشت پا به غم بزنیم
سخن
از عشق خود بخود زیباست
سخن عاشقانه ای به هم بزنیم
قلم زندگی به
دست دل است
زندگی را بیا رقم بزنیم
«سالکم» قطره ها در انتظار تواند
زیر
باران بیا قدم بزنیم
(مجتبی کاشانی)
ندانستم تو هم چون من پریشانی و بی تابی
تو هم عاشق شدی و مثل من شبها نمی خوابی
تو خاتون غزلهای منی اما خداحافظ
ای آنکه مثل شعرت ساده و زیبایی و نابی
هر آنچه داری از آن هر آنکه دوستش داری
من و تنهایی و عشق تو و شبهای بیخوابی
از محمدی
باران باش، خاک دل به باران عادت نمی کند...
همیشه با آمدنت، جان میگیرد.........
از : نیلوفرانه everything2.blogsky.com